- امروز دوباره دوستی دیگر از مسجدالنبی تماس گرفت و مرا غرق در شادی کرد . گریزی نیست جز این که آن چند صفحه نوشته را به « تخته سیاه» بیاورم . این که تمام نوشته های آن روزها را بنویسم یا نه ، چیزی است که هنوز راجع به آن تصمیمی نگرفته ام . اما معلوم است که آن ها به مرور زمان تایپ می شوند و این حتما به پیوستگی مطالب لطمه می زند که باید ببخشید . مگر این که طاقت بیاورم و همه را تایپ کنم و بعد ... . به هر حال منتظر « کشتن اسماعیل» باشید ...
- از خواندنی ها چیززیادی نیست که قابل به عرض باشد . شماره سیزدهم « شهروند» را خواندم که پرونده های زیاد و البته کوتاهی دارد . در این برهوت انتشار روزنامه و مجله ، خب لابد چاره ای هم نیست !
- مدتی است که مشغول خواندن خاطرات مارگارت تاچر هستم . کتابی بس قطور که به امید خواندن مطالبی راجع به انقلاب و جنگ ، خواندن آن را شروع کردم و حالا که به نیمه رسیده ام ، انگار که نه انگار . تا ببینم در پایان چه می شود .
- شبکه تئاتر تلویزیون انگلستان در تحقیقی به نام «عشق تابستانی» از 2000 خواننده حرفه ای ادبیات خواسته است تا بهترین آثار عاشقانه تاریخ ادبیات دنیا را مشخص کنند . به نقل از« شهروند» نتیجه این تحقیق را می نویسم :
1 / بلندی های بادگیر ، نوشته امیلی برونته (1847)
2 / غرور و تعصب ، نوشته جین آستین (1813)
3 / رومئو و ژولیت ، نوشته ویلیام شکسپیر (1597)
4 / جین ایر ، نوشته شارلوت برونته (1847)
5 / بر باد رفته ، نوشته مارگارت میچل (1936)
6 / بیمار انگلیسی ،نوشته مایکل اونداتیه (1992)
7 / ربکا ، نوشته دافنه دوموریه(1938)
8 / دکتر ژیواگو ، نوشته بوریس پاسترناک (1557)
9 / عاشق خانم چترلی ، نوشته دی اچ لارنس (1928)
10/ دور از جماعت دیوانه ، نوشته تامس هاردی (1874)
11/ بانوی زیبای من ، نوشته آلن جی لرنر (1956)
12/ ملکه آفریقایی ، نوشته سی اس فورستر (1935)
13/ گتسبی بزرگ ، نوشته اسکات فیتزجرالد (1925)
14/ عقل و احساس ، نوشته جین آستین (1811)
15/ ما ، آن طور که بودیم ، نوشته آرتور لورنتس (1972)
16/ جنگ و صلح ، نوشته لئو تولستوی (1865)
17/ frenchman"s creek ، نوشته دافنه دوموریه (1942)
18/ persuation ، نوشته چین آستین (1818)
19/ اغوا کردن دختری مثل تو ، نوشته کینگزلی ایمیس (1960)
20/ دنیل دروندا ، نوشته جورج الیوت (1876)
- در این میان من تنها « بلندی های بادگیر» و « بر باد رفته » را خوانده ام .
- حالا که کار به نوشتن اسم کتاب رسید ، بگذارید ده کتابی که دکتر مهاجرانی ، خواندنشان را قبل از مرگ ضروری می داند ، را معرفی کنم : قرآن ، نهج البلاغه ، کتاب مقدس (عهد قدیم و جدید) ، شاهنامه ، مثنوی مولانا ، کمدی الهی دانته ، مرشد و مارگریتا ، برادران کارامازوف ، هزار و یک شب و در آخر خیام .
- نیاز به گفتن نیست که در این میان ، من چند تا از این کتاب ها را خوانده ام ...
- خبر بد آن که مسیح دیگر نمی نویسد ...
نوشته شده توسط مصطفی حکیمی در پنج شنبه 86/6/8 و ساعت 6:19 عصر |
نظرات دیگران()