تخته سیاه
1- دربی که مساوی تموم شد . انگار که مثل تمام زندگی . بی بو و خاصیت . بی ان که کفه ترازو به طرفی سنگینی کند . بی ان که جمع شویم در کنار یکدیگر و دست در دست یکدیگر فریاد شادی سر دهیم .
2- این قضیه ملوانان انگلیسی هم به قوز بالا قوز تبدیل شده . ان قدر که دیروز سیما – تلویزیون را می گویم !!-- در هر بخش خبری حداقل 10 دقیقه را به اتفاقات پیرامونی ان اختصاص داد . لاریجانی هم خیلی در این زمینه صحبت کرد . اما شاید پخش فیلم ان ملوان زن انگلیسی به اندازه خود اصل خبر حاشیه ساز شد . امید وارم که این قضیه ختم به خیر شود . هم انگلیسی ها بابت تجاوز شان به میهن عزیزمان عذرخواهی کنند و هم ما کاری نکنیم که ... نمی کنیم ان کاررا !
3- همیشه وقتی دربی مساوی می شود در میان عده ای این شایعه می پیچد که قرار بوده این جوری شود و این جوری می خواسته اند . بماند که هیچ وقت مرجع ضمیر مشخص نمی شود و معلوم نمی شود که چه کسانی می خواسته اند و باز بماند که ما خوراک مان شایعه است و جان می دهیم برای صحبت ها ی در گوشی . صحبت در خفا که معمولا اشکارا بیان نمی شود . درست مثل ان وقتی که در مقابل دوربین خبرنگاران همه ی ما ادم های مثبتی می شویم که خیلی خوبیم و به همه کمک می کنیم و همه چیز خوب است وهیچ مشکلی در جامعه نیست و ... اما کافی است که همین ما سوار تاکسی شویم !! توضیح نمی خواهد دیگر . همه چیز مساوی مثل تمام زندگی .
4- و این مساوی بودن انگار که ما را به بی عملی سوق می دهد . به راضی بودن از شرایط موجود .بی ان که کوششی کنیم برای بهبود اوضاع .
5- سیاست عرصه بازی است درست مثل فوتبال . هیچ تیمی برای باخت وارد زمین نمی شود . ان که به مساوی راضی است هر لحظه ترس از گل خوردن و باخت را در کنار خود دارد . سایه به سایه . دربی را فقط یک تیم می برد . هیچ وقت هر دو تیم برنده نمی شوند . بازی برد ، برد در عالم واقع وجود ندارد . همیشه در مساوی هم یک طرف سود بیشتری می کند . انگار که مثل دیروز استقلال .
6- امید که ایندگان "مثل تمام زندگی" ما را جور دیگری بنگارند . لبالب از لبخند و بوسه .
7- بی "تو" اما .....