تخته سیاه
بعد از مدت ها ننوشتن – البته فقط در وبلاگ – انگار که باید حتما در اخرین پست سال 85 بهارانه ای نوشت و سال نو را تبریک گفت . دلیل این که به روز کردن تخته سیاه این قدر به تاخیر افتاد یکی و دو تا نیست . از خرابی سیستم خانگی من تا خوب نبودن حال و روز خود من . از این حال وروز خصوصی گرفته تا نامه نگاری هایی تقریبا بی جواب با تعدادی از دوستان که انگار هنوز هم ادامه دارند. بگذریم .
وعده داده بودم که شناسنامه تخته سیاه را در 7 بند بنویسم . راستش را بخواهید نوشته بودم اما چند روز بعد که دوباره برگشتم و ان را خواندم خوشم نیامد . بماند که این همه وعده می دهند و تازه کسانی هم پیگیری می کنند و باز هم عملی نمی شوند . وعده تحقق نیافته من نه به کسی غیر از خودم بر می گردد و نه کسی غیر از خودم ان را پیگیری می کند . اما حالا که این چند روزه سپری شده و دوباره بزنگاهی دیگر فرا رسیده انگار که برای دل خودم هم که شده باید وعده ام را عملی کنم .
صحبت از کتاب را می گذارم برای بعد . قطعا نباید از این فرصت چند روزه بی کتاب گذشت !
می خواستم بها رانه بنویسم اما انگار که چیز دیگری شد. چیزی نزدیک به هیچ چیز .
در اغاز سال جدید خوب است که یاد درگذشتگان را گرامی بداریم . از اهالی هنر و ادبیات و سینما و موسیقی و ... نام کسی را نمی برم تا مبادا عزیزی از قلم بیافتد.امیدوارم که سال 86 برای تمام ایرانیان سالی سرشار از بهروزی و سلامتی باشد . و البته با ارزوی صلح در سراسر جهان . ( بی هیچ توضیح اضافه!!) و هزار ارزوی گفته و نا گفته که انگار فقط با "تو" جان می گیرد و بس . حرف دیگری نیست . باقی همه دلتنگی است . " تو" هم که نیستی ...