تخته سیاه
نمی دانم چرا چند وقتی است که حال و حوصله ای برای نوشتن در "تخته سیاه" نیست . حجم کار روزانه و عدم دسترسی به کامپیوتر شخصی تا پایان هفته ، شاید تنها بهانه ای است برای این ننوشتن های مدام . اما هنوز هم چون همیشه ان نوشتن های خودمانی ، ان نامه های هنوز بی جواب -- که هنوز هم 2 تای اخری که در این جا دیده ای شان ، به همراه 2 همراه دیگرشان بی سرنوشتند و رها – و ان واگویه های من با "تو" ، که هیچ راه فراری ازشان نیست ، هستند و هستند و ... و جان ز من می ستانند .
اری بهانه است که لابد می توان به راحتی در همین تعطیلی کوتاه پایان هفته به صندلی جلوی کامپیوتر چسبید و نوشتن که نه ، تایپ کرد . می توان اما فقط اگر" تو" بیایی . فقط اگر دلیلی پیدا می شد برای همه ی این از "تو" نوشتن ها . فقط اگر می دانستم ...