سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
ای هشام! خداوند، پیامبران و فرستادگان خود را به سوی بندگانش بر نینگیخته، جز برای آنکه از او (معرفت) فراگیرند، پس هر که نیکتر رو آورد، معرفت بیشتری برد . [امام کاظم علیه السلام]
 
امروز: دوشنبه 103 اردیبهشت 24

باز هم نامه ای دیگر . با این توضیح که هر جا از[…] استفاده کرده ام ، جای خالی نام اوست . تا "تو" به جای ان بنشینی . برای همیشه و چون همیشه . که بناچار این انگار راه چاره ای است و عهدی است میان ما سه تن :

 

به تنهایی ات سلام برسان ، […] .

گفتی سلام برسان و گفتم که سوژه به دستم دادی برای نوشتن . گفتی که سوژه ای هم به من بده تا بنویسم . گفتم همین ، سلام برسان ، سوژه است . مکث کردی انگار. گفتم می خواهی اولین جمله اش راهم بگویم. خواستی . گفتم : به تنهایی ات سلام برسان ...

چه گفتی بعد ؟

صحبت مان که تمام شد ، برگشتم و خواستم که خسته از کار روزانه ، کمی بیاسایم . پتو را بر روی خود کشیدم که بخوابم لابد . اما هجوم کلمه امانم را برید . سوژه انگار که عزم کرده بود تا همین امشب خون به پا کند . شط سیاه را بر سفیدی روان سازد و اتش زند دلی را .

 

هنوز هم به تنهایی ات سلام برسان […] . که هنوز هم حجم حضور من تا همیشه به سوی تنهایی تو هجوم می اورد تا ان را در میان بازوان خود بگیرد و بفشارد و بفشارد و ان دم که باید ، او را ببوسد .

اری ، به تنهایی ات سلام برسان و به او بگو که چون منی ، خسته دل و اشفته به انتظار او نشسته تا او را ببیند ، برباید و یا حتی به یغما برد . به او بگو که چون منی ، نقشه ها برای تنهایی تو دارد و خیال ها در سر می پروراند .

به او بگو ، به تنهایی ات بگو که هنوز ، چون تا همیشه و تا همیشه دوست ش دارم و گاه حرمت همین دو کلمه مقدس بوده که من و او را از جمع جدا کرده و به خلوت برده و " تنها" کرده .

سلام مرا به تنهایی ات برسان و یادش بیاور که من با لبانی تشنه و اغوشی به وسعت هر چه که هست باز ، به انتظار امدنش هستم . به او بگو که حتما "تنهایی" ما شیرین تر از تنهایی من و توست . اگر تو بخواهی .

 


 نوشته شده توسط مصطفی حکیمی در پنج شنبه 86/2/13 و ساعت 8:11 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 33
مجموع بازدیدها: 198482
جستجو در صفحه

خبر نامه