تخته سیاه
لابد میدانید که در افغانستان انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد. از میان 44 نامزد انتخابات، 13 نفر قبل از روز رأیگیری انصراف دادند. رقابت اصلی هم میان حامد کرزای رئیس جمهور فعلی و عبدالله عبدالله وزیر خارجهی سابق یا اسبق – درست نمیدانم – کرزای بوده است.
انگار که 95 درصدی از آرا را شمردهاند یا اینکه نتیجهی این مقدار از آرا را اعلام کردهاند و کرزای با 55 درصد پیش است. بماند که در افغانستان، هیچ اینگونه نبود که از همان ابتدا، نامزد دولتی همین 55 درصد را به خود اختصاص دهد و نامزد رقیب 33 درصد از آرا را!! آنها هم میدانند که چنین خط سیری در آرا، کمی تنها کمی دور از عقل است!! بماند. این را هم بگویم که طرفداران آقای عبدالله، فیروزهای را رنگ و نماد خود ساخته بودند. -- این هم یک شاهد دیگر برای انقلاب رنگی!! – در خبرها میدیدم – البته نه از سیمای به اصطلاح ملی -- که عبدالله عبدالله، داعیهی تقلب در انتخابات دارد و سخت معترض است به نتیجهی اعلام شده. اعلام کرده است که اگر خواستههای قانونی او را گوش ندهند، طرفداراناش به خیابانها خواهند آمد.
البته در افغانستان، اعضای کمیتهی برگزاری انتخابات قبل از شروع رأیگیری، موضع خود را به نفع کرزای اعلام نکرده بودند و بعد از رأیگیری و قبل از تأیید انتخابات، کسی برای کرزای پیام تبریک نفرستاد و از «اتقان و صحت» انتخابات نگفت. اینها بماند. به هر حال، آقای عبدالله به نتایج اعلام شده، که هنوز مورد تأیید نهایی قرار نگرفته است، معترض است.
آنچه که در این میان جالب است، شاید سخنان سفیر ایران در کابل است. سفیر و حافظ منافع کشورمان که به طور طبیعی باید مواضع دولت و انگار ملت را بیان کند، در کنفرانس خبریاش در محل سفارتخانه گقته است که نمیتوان وجود تقلب در انتخابات افغانستان را رد کرد. آقای سفیر که انگار ناماش فدا حسین مالکی بود، نسخهی درمان را هم پیچیده است: «بهترین راه برای افغانستان، تشکیل دولت ائتلافی است.» به نظرتان باید نوشتن را ادامه بدهم؟ دیگر توضیحی هم میخواهد؟
تنها فرض کنید – از همان فرضهای محال، که محال نیست – که سفیر کشوری همسایه در مورد انتخابات ایران همینها را میگفت. راه حل میداد که میر حسین و محمود، دولت ائتلافی تشکیل دهند. چه غوغایی میشد.
ما که انگار آنچنان از نظر سیاسی توسعه یافتهایم که به جامعهای چون افغانستان، پیشنهاد تشکیل دولت ائتلافی میدهیم، در مقابل چنین سخنی در ایران، چه میکردیم؟ این را هم بگویم که شاید افغانها هم تحلیلگر ارشد سفارتخانهی کشوری را!! به جرم جاسوسی دستگیر کنند و آنوقت، این چرخِ فلک چه بازیها که ندارد!!