تخته سیاه
میخواهم از آن سه کتابی بنویسم که خواندنشان را تمام کرده بودم و وعده داده بودم کمی از آنها بنویسم. آن سه کتاب دیگر هنوز به پایان نرسیدهاند البته.
اولین کتاب، «خاطرات آیتا... خلخالی» است. صادق خلخالی اولین حاکم شرع دادگاههای انقلاب بوده است و قدیمیها خوبِ خوب او را به یاد دارند. خوب یا بد، چه در میان انقلابیها که البته اکثریت را داشتند و چه در میان مخالفان آنها، شیخ قاضی با سختگیریها و اعدامهایش معروف است. کتاب را نشر سایه در 534 صفحه منتشر کرده است و متأسفانه آنچه که در جای جای کتاب به چشم میخورد، بیدقتی و بیسیاستی و البته عجول بودن و حق به جانب بودن نویسنده است. یادمان نرود که این خصوصیات و بسیاری دیگر که من ترجیح میدهم از آنها چیزی ننویسم، از آنِ حاکم دادگاههای شرع انقلاب بوده است.
دومین کتاب، از آن دکتر شریعتی است. جلد اول «اسلام شناسی» شامل مجموعهی 9 درس در حسینیهی ارشاد است که از 15/11/50 تا 1/2/51 هر هفته ارایه شده و اکنون در 504 صفحه منتشر شده است. با توجه به اینکه روشنفکران فرزند زمان خود هستند و ایدههایشان برای حل مسائل همان زمان است و دلیلی ندارد که عمومیتی تاریخی پیدا کند و البته اینکه خود دکتر بارها گفته بود که باید آثارش را مورد بازخوانی قرار دهد، باور کردن این درسها و به خصوص بخشهایی از چند درس اول، برایم بسیار مشکل بود ... و هست. به هر حال دو جلد دیگر از این کتاب باقی مانده است.
آخرین کتاب، خاطرات محرمانهی امیر اسداله علم است با عنوان «گفتوگوهای من با شاه». کتاب را طرحنو منتشر کرده و جلد اول آن که 423 صفحه است، مربوط به خاطرات روزانهی یار نزدیک شاه در فاصلهی سالهای 1969 (دی 1347 تا دی 1348) تا 1972 (فروردین 51 تا دی 51) است. خواندن این کتابهای خاطرات برای شناخت سیرت سیاست و البته سیاستمداران در ایران بسیار خوب و مناسب است. کمی که بخوانی، به راحتی دست از سر پشت پردهها بر نمیداری، چه در گذشته و چه در حال.