سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
دانش، پرده ای جلوگیر از آفتها است . [امام علی علیه السلام]
 
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 22

18 آذر امسال، شروع پنجمین سال زندگی «بنیان» است. برای من نوشتن از «بنیان» سخت است و طبیعی است که برای بیشتر مخاطبان «تخته سیاه» خواندن از آن هم تا حدی نامربوط. به هر حال آذر، ماه خاصی بوده است و خواهد ماند. شنبه­ی گذشته، وقتی خبردار شدم که «بنیان» هنوز هم منتشر می­شود، هر چند کج­دار و مریز، هر چند دست به عصا و سلانه سلانه، از شادی در پوست خود نمی­گنجیدم. با آن­که اکنون از شروع آن روزهای پرخاطره 5 سال گذشته است، اما این­که دانشجویانی که در زمان شروع کار هنوز به دانشگاه نیامده بودند و دانشجو نشده بودند، حالا پرچم را به دست گرفته­اند و می­نویسند، شادی آفرین است. قرار شد برای ویژه­نامه­ی تولد یادداشتی بنویسم که انگار مؤسس و سردبیر «بنیان» بوده­ام، اما انتشار آن ویژه­نامه به درخواست خودم عقب افتاد تا در روز جشنی منتشر شود که به احتمال زیاد برای تولدش خواهیم گرفت. جشنی که قرار به برگزاری­اش نبود تا این­که امیر خواست در جشن برپا نشده­ی ما شرکت کند! و این شد که هم جشن و هم انتشار ویژه­نامه به تعویق افتاد. اما این­ها همه دلیلی نشد برای بر این­که به رسم هر سال، در شب تولد، پیام تبریک را برای دوستان نفرستم. نوشتم:

« در این کویر، که جدایی ترانه خوان هر بزمی است، شاید تو تنها بهانه­ی کوچکی بودی تا دل­های ما را به هم گره زنی ... تولدت مبارک «بنیان» ... »

برخی از دوستان جوابی داده­اند و برخی دیگر هنوز نه. انتظار و اجباری هم نیست البته. شاید آن جواب­ها را در پست دیگری نوشتم. از جشن و یادداشت و ویژه­نامه هم خواهم نوشت ...

 


 نوشته شده توسط مصطفی حکیمی در دوشنبه 87/9/18 و ساعت 11:27 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 27
مجموع بازدیدها: 198424
جستجو در صفحه

خبر نامه