سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
خداوند ـ تبارک و تعالی ـ، شخصی را دوست دارد که در میان جمعیّت، بی آن که هرزه درایی کند و ناسزایی گوید، شوخ باشد، با تفکّرش تنها شود، با عبرت ها خلوت گزیند، و با نماز، شب زنده داری کند . [امام باقر علیه السلام]
 
امروز: چهارشنبه 103 اردیبهشت 19

4 سال پیش که به حج رفته بودم ، قبل از رفتن و در حین سفر «حج» دکتر شریعتی را بارها خواندم . از آن آموختم که مقصود از این سفر کشتن اسماعیل است و هر کسی برای خود اسماعیلی دارد چونان ابراهیم . و البته نه مانند او حتما باید این اسماعیل ، پسرش باشد . که اسماعیل هر کسی ، خاص اوست و با دیگری متفاوت . یاد گرفتم که باید این اسماعیل را به قربانگاه ببری ، تا خداوند او را به تو ببخشاید .

 

این شد که در همان روزها هم در مسجدالنبی ، می نشستم به نظاره « تو» و از کشتن اسماعیل می نوشتم . حاصل ، دل نوشته هایی شد که هنوز مجال حضور در « تخته سیاه » را نیافته اند . اما مقصود از این یادآوری و نوشتن این چند خط ، « تو» بودی . چنان که در ذیل می خوانی  :

 

آن روز در نمایشگاه ، مهدی بود که همراه من بود تا « تو» ما را دیدی . جلو نیامده بود . من تنها آمدم و شد آنچه که قبلا نوشته ام و برگشتم . بعد ها ، مهدی گفت : نمی خواستم اسماعیل تو را ببینم . تا باز از« کشتن اسماعیل » تو ، لذت ببرم .

 

راحت بود گفتنش و سخت بود شنیدنش . کاش ، رجعتی بود برای اسماعیل من . کاش این اسماعیل ، هرگز کشته نمی شد ...


 نوشته شده توسط مصطفی حکیمی در جمعه 87/3/17 و ساعت 10:15 صبح | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 8
مجموع بازدیدها: 198356
جستجو در صفحه

خبر نامه