سلام رفيق بي وفا.
قبلا هر وقت نوشته هاتو مي خوندم با خودم فكر ميكردم چقدر شبيه دكتر مي نويسي.ولي ايد متن دست من رو گرفت و برد تا بار ديكر شهري كه دوست مي داشتم تا يك عاشقانه آرام.خيلي داغونم كردي.راستي يه غزل جديد نوشتم كاش مي شد برات بخونم.
در ضمن دلم خيلي برات تنگ شده...